پس از وقایع فاجعه بار انقلاب فرانسه (حدود 1789-1793) و جنگ های ناپلئونی (حدود 1795-1815)، نقاشی منظره به یکی از محبوب ترین انواع هنر تبدیل شد و به سرعت به یک ژانر اصلی تصویری برای هنرمندان، حامیان شکوفا شد.
و کلکسیونرها در واقع قرن 19 بسیاری از بزرگترین مناظر دیده شده را ایجاد کرد.
دو سنت اصلی ظهور کرد: انگلیسی و فرانسوی، که هر دو بر نقاشان منظره در سراسر اروپا و آمریکای شمالی تأثیر گذاشتند و تأثیر زیادی بر هنر آن دوره داشتند.
در روسیه، تابلو دکوراتیو فلزی ژانر منظره بیان خود را در جنبش سرگردان، که در سال 1863 تأسیس شد، یافت، در حالی که در آمریکا مدرسه رودخانه هادسون غالب بود.
توجه: برای مشاهده نقشی که نقاشی منظره در توسعه سبکی هنر قرن نوزدهم ایفا کرد، نگاه کنید به: رئالیسم تا امپرسیونیسم (1830-1900).
مدرسه انگلیسی قرن نوزدهم: کروم، کاتمن، پاسبان، ترنر
مدرسه نقاشان منظره نورویچ (فعال حدود 1803-1830)، که توسط جان کروم (1768-1821) و جان سل کاتمن (1782-1842) تأسیس شد، سنت لومینیست هلندی را گسترش داد و مناظر، مناظر ساحلی و دریایی را از اطراف نورفولک تولید کرد.
نقاشی در فضای باز را به کار در استودیو ترجیح می دهد.
سپس هنرمند تابلو نقاشي خط سافولک جان کنستبل (1776-1837) با شاهکارهایی مانند The Hay Wain (1821) آمد که انسان و طبیعت را در هماهنگی کامل به تصویر میکشد.
کیفیت نوستالژیک آن (نوستالژی برای دنیای در حال رفتن از زندگی روستایی بی گناه) از این واقعیت ناشی می شود که کشاورزی در آن زمان در افسردگی بود و شورش هایی در روستاها وجود داشت.
در همین حال، جی ام دبلیو ترنر (1775-1851)، بزرگترین و اصلی ترین نقاش منظره انگلستان، به صحنه آمده بود.
او تابلو نقاشی منظره تا سال 1796 یک آبرنگ بود و در سال 1802 جوانترین عضو کامل آکادمی سلطنتی لندن شد.
در دهه 1800، نماهای منظره او چه از نظر موضوع و چه در حس حرکت، بسیار دراماتیک و رمانتیک تر شد. این یک رویکرد کاملا انقلابی برای نقاشی منظره بود.
او ارتقاء منظره را به جایگاه نقاشی تاریخی با کاشت تصاویری با اقدامات تاریخی (مانند هانیبال و ارتشش در عبور از آلپ، 1812) و نیروهای طبیعی (مثلاً سوزاندن خانه های لردها و عوام، 1835) آغاز کرد.
از دهه 1830، هنر مناظر و مناظر دریایی او به طور فزایندهای آزاد شد و اساساً بر تأثیرات جوی تمرکز کرد.
در اوایل دهه 1840 تابلو مینیمال برخی از نقاشیهای او تقریباً انتزاعی بودند و در مهای از رنگ و نور فرو میرفتند (مثلاً طلوع مسیحیت). ترنر در برخورد با رنگ و نور، امپرسیونیسم را پیش بینی می کرد.
- منابع:
- تبلیغات:
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.